حسینحسین، تا این لحظه: 15 سال و 2 ماه و 2 روز سن داره

حسین کوچولوی ناز گل گلی

حسین بن تن

پسرم جدیدا عاشق بن تن شدی .فکرو ذکرت بن تن شده؟ الان خوابیدی قربونت برم روزا میری تو حیاط واب بازی میکنی تموم کفشا رو میشوری بعد شروع میکنی به واکس زدنه دمپاییت امروز با هم رفتیم پیاده رویییی همش میگفتی ازم عکس بگیر مامانی قربونت برهههههههههههه تا رفتیم پارک رفتی سراغ وسیله ها پسر فنی خودمممممممممممممممم میگفتی کی خلابش کرده وقتی رو سر سره میشینی میگی مال خودمه اصلا پایین نمیای؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ فیگور گرفته بودی یه بچه رو بزنی ؟ فداتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت میگفتی بد مزه هست .البته همشو خورده بودیا!!!!!!!!!!!!!!!!!!!...
30 ارديبهشت 1391

جیگرررررررررررررررم پسرممممممممممممممممممممممممم

عزیز دل مادر فدای اون خنده هات باشم من اهنگ وبتو عوض کردم چون کشته مرده ملودی ارشیییییییی تا اهنگشو گوش میدی از خود بیخود میشیییییییییییییییییی مثل پینگووووووووووووووووو ژست گرفتی فدای اون چشماتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت اینم کبابی که بابا سعید واسمون درست کردددددددددد اینجا هم قهر کردی گفتی اصااااااا من میرم ...
25 ارديبهشت 1391

سلام عزیز دل مامان

سلام گل پسرم .الان که دارم واست مینویسم شما خواب هستی ؟ فدای اون قیافه معصومت برم که تو بیداری همه رو کلافه میکنی دیگه کسی حاضر نیست بریم خونشون . مامانی خیلی خیلی شیطونی واذیت میکنی .منم این روزا تصمیم گرفتم شما رو ببرم پارک تا انرزیتو تخلیه کنی ..البته تو پارک بچه ها هم از دستت در امون نیستن .هی مامانا میگن خانوم بچتو بگیر؟ اخه چرا هلشون میدی وبازوهاتو نشون میدی ومیخندی؟ پسر گلم اروز میکنم زودی بزرگ شیییی ومن خیالم راحت شه اخه ضعف اعصاب گرفتم از دستت گلم وقتی جیش داره؟ فدات شممممم جونممممممممممممممممممممم   ...
25 فروردين 1391

حسین واولین پست 91

گل پسر مامان عید هم گذشت .تو ایام عید پسر خوبی بودی وزیاد اذیت نکردی .البته بزرگ هم شدیا . خدا رو شکر که کنارمی ولحظه هامو با تو میگذرونم . فدای اون نشستنت برممممممممممم .اینجا رفته بودیم جنگل مودب بودی تا ببرمت کنار اب   اینجا هم ناراحت از این که چرا تو شلوارت پی پی کردی .. دلم واست سوخت طفلی حسین.. فدات چرا کلاهتو بد سرت گذاشتی .. اینم مهشادی در حال گریه کردن   اینم حسینم چیه خوب هوای عالی .. یه پسر ناناززز ؟؟؟ این عکستو دوست دارمم فدای توجیگرر   اینم نهار خوران .. مظلوم من جونمممممممممممم ؟ چشات سوز ...
20 فروردين 1391

جیگر مامان

حسین جونم الان مشغول لالا کردنی ومن تونستم بیام سر جات .اخه بیدار باشی کامی ماله خودت قربونت برم که همه چیزو میفهمی وکامل حرف میزنی .صبح از خواب بیدار میشی میگی پس بابا جون کجاست؟ کلی دلتنگش میشی بریم عکسسسسسسسسسس باکارد الکیت نشستی میخوای دزدا رو بکشی اینجا هم منو نشانه گرفتی ...
20 اسفند 1390

سلام حسین ونهار خوران

ببخشید مامانی جون دی اپ کردم اخه کلی اتفاق افتاد .مامان جون رقیه رفت مکه وامد .ما هم اونجا بودیم کلی واست سوغاتی اوزده دامنه لغاتت تسماح ..تمساح منک ...نمک کونل..تونل خیلی ناقلا شدی مامانی این عکس اکبر جوجه که عزیز جونو دعوت کرده بودیم   ...
18 اسفند 1390

حسین جونم

حسین جونم الان لا لا کردی ومن نشستم تا سری به وبت بزنم .خیلی شیرینی وشیرین حرف میزنی اخ فدات شم مثل مردا نشستی فدای اون اشکات گریه نکن اخه شطرنج هم گریه داره جون مامان قهر نکن واست میخرم فدات شم پدرسوخته؟؟؟ ...
18 بهمن 1390

حسین وکلی عکسسسسسسسسسسس

مامانی جون بهتره حف نزنم چیه خوب خوابم میاد جون مامانم خرابکاری نمیکنم عاشق این عکستم قلبونت برم میگفتی من هاپوام من خسته نشدم که منم مهشادی نمیدونم دوست حسینم یا دشمنشششششششش   ...
16 بهمن 1390