حسینحسین، تا این لحظه: 15 سال و 3 ماه و 23 روز سن داره

حسین کوچولوی ناز گل گلی

من فکر کردم ظرفیت داری مامانی؟؟؟

مامانی خیر سرم گفتم واست ماژیک بگیرم تا کمی نقاشی کنی ولی اگه بگم تموم زندگی منو خط خطی کردی کم نگفتم خیای ناراحت شدم وما ژیکتو ازت گرفتم کلی گریه کردی ومنو بوس کردی ولی گفتم نههههههه بعدش میدونی من بدم میاد بالشتک های مبلو برداری رفتی حرص منو در بیاری منم کلی کتکت زدم چند تا هم عکس از خرابکاری هات میذارم     ولی زودی اشتی کردیم با هم ...
13 مهر 1390

حسین جونم اوف شد

مامانی همین الان از روی اسکوترت افتادی اینقدر جیغ زدی گلوت درد گرفت فکرو ذکرت شده کارتو ببعی ها ولی اولو اخرش من عاشقتم مامانی ...
13 مهر 1390

پسر طلا

پسر گلم قربونت برم اخه چرا غذا نمیخوری خیلی بد که اینقدر عصبی وهستی وهمش در حال داد زدن هستی هوممممممممممممم   اینم حسین جون در حال جر زنی     اینم حسین وبلال .عاشق بلالی ...
9 مهر 1390

حسین خوابیده

پسر گلم اولین باری که بعد مدتها ظهر خوابیدی خیلی ناز خوابیدی .رفتی رو مبل ونشستی پهمین مدلی خواب رفتی .قربونت برم تازه یاد گرفتی همه رو میکشی با قاشق کوچولوت .روزی هزار نفرو قتل عام میکنی قربون پسر خشنم برم ...
9 مهر 1390

حسین ناناز سرما خورده

حسین جونم وقتی لخت بخوابی سرما میخوری دیگه .غذا هم که الحمدااه نمیخوری .هر روز سال روزه ای .خدا رو شکر الان لا لا کردی به من اجازه دادی بیام سر کامپیوتر .وگرنه پوستم میکردی بازم عکس ...
30 شهريور 1390