حسینحسین، تا این لحظه: 15 سال و 2 ماه و 24 روز سن داره

حسین کوچولوی ناز گل گلی

ما بر گشتیمممممممممممم

1392/4/25 0:03
نویسنده : مامان سعیده
726 بازدید
اشتراک گذاری

مامانی جونم بعد از غیبت طولانی اومدم دوباره وبتو اپ کنم ..من تنبل نیستما شما دیگه نمیذاری ازت عکس بندازم

خوب بریم اصل مطلب دیگه داری مثل پسر بچه های بزرگ میشی کلاس شنا ونقاشی وکامپیتور ثبت نامت کردیم که کامپیوترو حذفش کردیم چون خودت یه پا معلمیخنده

بعد از ختنه شدنت من نیومدم تو وبت ..یه نی نی به جمع خانواده اضافه شد همتا دخمل عمو یاسر خیال باطل

بعدشم واست جشن گرفتیم البته مث تولد بود مهمونا کم ولی کیفیت عالیقلب

راستی بابایی واست تب لت خریده که شبو روز باهاش سرگرمی اجازه نمیدی کسی بهش دست بزنه

امروز هم تو پارکینگ صدا میومد رفتی بیرون دیدی تهمینه کوچولو داره بازی میکنه اومدی بالا گفتم چرا نرفتی بازی گفتی اون دختره مگه من دخترم؟؟؟؟؟ من کف کردم اصلا دلت نمیخواد با دخترا بازی کنی

خدا کنه همینجور بمونیساکت

الانم داری باب اسفنوجی نگا میکنی تن ماهی هم واست دارم گرم میکنم .بریم سراغ عکسا که خیلی زیادن

 

اینجا روزی که خبر دادن همتا دنیا اومده شکلاتو گرفتی بریم بیمارستان ولی مگه گذاشتی شکلات اونجا بمونه؟؟

اینجا هم قهر کردیییییییییی چرا گفتم شکلاتو بده زنمو

اینم همتاااااااا خانومی

اینم حسین که محو همتا شده

هههههههههه معلوم نیست چقد بهت فشار اومده الان داری خالیش میکنی ههههههه

اینجا با بابایی اومده بودین یه روستای خوشگل که متاسفانه شارز دوربین تموم شد وعکس ندارم ازش

اولین نقاشی که یاد گرفتی تو کلاس

اینم دومین نقاشیه

ولی قربونت برم صبحا همش بغض داری موقع رفتن

اینم تب لت حسین جون که تموم روز با اون سر گرمه

دست مادر جونش درد نکنه که پولشو داد

اینم کیف مدرسه پسرم

اینم یه سری از لباساته که از تهران خریدم البته زیاد بودن گفتم عکس بگیرم از چند تاشون یاد گاری بمونن

دیگه از این جا به بعد شارز تب لت تموم شد شروع کردی به مخسره بازی ههههههههههههههههه

اخه اینم کارررر تو اصرار داشتی؟

فداتتتتتت

به بههههه

فدای تووووو

قیافرووووووو الان اون صندلی نقشش چیه اون وسط؟

ژستها همه پیشنهاد خودته هاااا

فداتتتتت

نمیوفتی نترسسس

اینجا هم لج کردی تو از من عکس بندازی

اینم عکسی که خودت گرفتی

این المسو به قول خودت..دختر دایی هستی بهت داده خیلی دوسش داری

مامان جونی الان با بابایی درگیری ...منم کم کم برم سحری رو درست کنم فردا هم کلاس داری کلاس نقاشی

قول میدم دفعه بعد زود تر بیام عسلمممممم

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

Khale donya
27 تیر 92 2:47
Khale fadatttttttrtt Ishala ke hamishe labet khandoon bashe aziiizamm