حسین وفلاکس اب
یه چند روزی بود رفتیم خونه مادر جون حسین هم حسابی اتیش سوزوندددددددددد یعنی کاری نبود که نکرده باشه
حسین زیر درخت البالو
اینم بلاهایی که سر فلاکس اب اورد همه فک کردن فلاکس اب میده وخراب ههههههه
اینم گلایی که حسین غروب میرسه به خدمت همشون
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی