عکس 2
اون هفته با بابایی رفتیم ماهی گیری .اخ چه حالی داد مامانی .
تو بر عکس کرده بودی هی میگفتن ساکت تا ماهی ها فرار نکنن هی حرف میزدی عسلییی
اوف چرا تصویر نمیاد
عیب نداره عسلمممممم بریم عسککککککککککک
تازه رسیده بودیم دریاچه
اینم یه بچه ماهی مرده
واییییییییی پسرمو ببین
اینم ماهی هایمون
دیدی ماهی هارو عزیزمممم
وای ماهی پسرمووووو
تو کفه این حرکتتم مامانی
نمیدونم از خستگیت بود .چت شده بود هههههه قربونت برممم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی