حسینحسین، تا این لحظه: 15 سال و 3 ماه و 2 روز سن داره

حسین کوچولوی ناز گل گلی

سلام گلم

پسر نازم چند روزه خونه نبودیم چون مریمی دختر دایی بابایی فوت شد اخ که یاد صورت معصومش میوفتم دلم کباب میشه مطمینم اون الان پیش فرسته هاست از خودت بگم که حسابی شیطون شدی فدق... فقط سالاد بلویه...سالاد الویه کمندر..کمربند برنامتودک..برنامه کودک این عکستم خیلی ناز ببین فدات شه مامانی که اینقدر ناناسی اینم مهشادی که ما اخر نفهمیدیم دوستت یا دشمنت اخم نکن تا یکم بیکار میشی ..وای وای وای فدای اون قد وبالات ...
25 آذر 1390

سلامممممممممم ما اومدیم

سلام مامانی نگران نباش تو این مدت همش با هم بودیم تو مثل چسب بهم چسبیدی چه کنم که خرابتم عزیزم محرم امسالم گذشت واست لباس گرفتیم هر چی اصرار کردیم بپوشی لج کردی البته از نوع لج بابایی عزیزم امشب بابایی دزد سی دی هاشو گیر انداخت بابایی داشت درس میخوند منم تو سایت بودم منو صدا زد گفت بیا اومدم دیدم صندلی گذاشتی در کاور رو باز کردی بری سی دی برداری مامانی اخه بابایی همیشه به من گیر میداد میگفت به وسیله هام دست میزنی قربون پسری برممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممم چند تا عکس از ت میذارم م م م عزیزم فعلا عکس تعطیله چون باید سایزشو کم کنم فعلا بای ...
22 آذر 1390

عسلی خوب شبا زودتر بخواب

حسی حونم چرا شبا دیر میخوابی به خدا کلافه شدم از دستت چرا شبا جیش میکنی کل زندگیمو به جیش زدی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟// چرا اینقدر لج باز شدی اخه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ عجبا دست تو مماخ نکن حسین جونم زودی بزرک شوووووووووووووووووووووووووووووو ...
1 آذر 1390

سلام خرابکارررررررررر

دیشب واست یه برچسب خریدم خیر سرم باهاشون بازی کنی ولی دو دقیقه نشد همشونو نفله کردی اخه چرا مامانی جونم به خدا خیلی بد شدی نمیدونم چراااااااااااااااااااااااااا مثلا میخوای من نگاه نکنم فدای دقتت قربونتتتتتتتتتتتتتتتت فدای اون دقتت اینم تصویر نهایی ...
29 آبان 1390

حسین وچتر نانازش

از اونجایی که حسین خیلی به چتر علاقه د اره بابا جونش واسش یکی خرید ولی کاشکی نمیخرید روزای افتابی هم چترشو میبره بیرون وای چقدر شیطون شدی مادر حالا هم چن تا عکس ازت میندازم تا کیفول شی قربون وایییییییییییی نکن این کارو ...
29 آبان 1390

پسر گل گلی من

سلام عسل مامانی خیلی وقته به وبت سر نزدم اخه اینقدر اذیت میکنی که قت نمیذاری واسه من پسرم الان مشغول دیدن کارتونی این چند وقته چون هوا سر شده همش تو خونه ایم وجایی نمیریم چون تو عسلی سرما میخوری عکس هم زیاد ازت ندارم چون معمولا تو خونه ایم راستی وقتی کوچیک بودی از این ادما زیاد میترسیدی قربونت برم نی نی علی هاپو اصغر دو کله ..که خودم شاخته بودمش قربونت برمممممم عشق من   قربونت برم خجالتی من فداتتتت   اینجا هم اصرار داشتی از پات عکس بندازم ...
23 آبان 1390

تولد هستی عمو جون وحسین

مامانی جونم دیشب تولد هستی عمو بود که خونه مامان جونش گرفته بودن همش لج بچه ها رو در میاوردی من وبابا سعید همش دنبالت بودیم که بچه ها رو گاز نگیری ولی عیبی نداره به من که خیلیییییییییییییییی خوش گذشت مخصوصا با زنمو محبوب حالا هم طبق معمول چند تا عکس از تولد واست میذارم تا بدونی که همیشه به یادتم همه مشغول کیک خوردن تو اون زیر بودی.. قربونت برم فدات اینم فرینا کوپولو کلام کجاسسسسسسسسسسسس اینجا هم در حال رقصیدن   ...
14 آبان 1390

چیگملم مریض خورده...

پسرم دو سه روزی کخ بد سرمایی خوردی همش میگی مامانی دیدی مریض خوردم فدای تو ومهربونیات برم که اینقدر شیرینی چند تا عکس هم از دیشبت واست گذاشتم البته خونه تاریک بود زیاد جالب نیوفتاد فدای اون لبای ناناستتتتتتتتتتتت جیگرررررررر خودم خوشگله پسررررررر عشقولی من پسر خجالتی من فدای اون خوابیدنت جیگرشووووووووو چشاشوووووووووووو ...
10 آبان 1390